باشگاه هوشبری 922 | ||
51- روزی مردی در بیابان راهزن خطرناکی را دید . . . . . . . . . . ولی راهزن خطرناک آن مرد را ندید خداروشکر که بخیر گذشت تا حکایت بعدی خدا یار و نگهدارتان 52- روزى 2 مسیحى خسته و تشنه در بیابان گم شدند ناگهان از دور مسجدى را دیدند، دیوید به استیو گفت: به آن مسجد که رسیدیم من میگویم نامم حمید است تو بگو نامم سعید است. استیو گفت:من به خاطر آب نامم را عوض نمیکنم به مسجد رسیدند. ملا گفت:نامتان چیست؟ یکى گفت:نامم استیو است و دیگرى گفت نامم حمید است. ملا گفت: براى استیو آب بیاورید و اما تو حمیدجان دهنت سرویسه چون ماه رمضونه باید تا افطار وایسى . . . نتیجه اخلاقى: دروغگو خر است بلا نسبت خر 53- یه روز پیرمردی تخم عقابی یافت و آن را در لانه مرغ گذاشت،عقاب که بزرگ شد . . . . . هم جوجه مرغ ها را خورد هم خود مرغ را خورد! هم پیرمرد را خورد !! و هم رید تو داستان آموزنده ای که میخواستم تعریف کنم 54- در آسانسورُ باز کردم دیدم یکی از همسایه ها وایساده، گفتم خرابه؟ گفت:نه گفتم پس چرا وایسادی؟ گفت: رو در نوشته ظرفیت 4 نفر، وایسادم پر شه دیگههههه . . . . منو بیخیال عادت دارم ولی آسانسوره بیچاره رفته سر خیابون مسافر بزنه 55- کره خر کیست؟؟ . . . . . . کسی که از سوپری ، کره میخره خدایی اینو دیگه نمی دونستید!!
<** ادامه مطلب... **>
1- مورد داشتیم زن و شوهره دعواشون شده و زنه میخواسته قهر کنه بره خونه باباش، 2- خارجیا تو توالت با روزنامه و 3- یه بنده خدا میگفت: 4- دختر خالم یه اس ام اس فلسفی فرستاده بود؛ 5- یکى از سرگرمى هاى خاص مردم ایران اینه 6- پیرمرد به زنش میگه بیا یادقدیما کنیم: من تو پارک باهات قرار میزارم تو بیا. میره پارک یکی دو ساعت طول میکشه زنش نمیاد، میره خونه میبینه زنش نشسته خونه داره گریه میکنه. میگه چى شده؟میگه مثلابابام نذاشت بیام!!! 7- سرباز? واسه پسرا مثل حاملگ?ه .. 8- هر وقت یکی بهتون گفت : 9- امروز تو خیابون یه پیکان دیدم پشتش نوشته بود: 10- یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقچه،آقا من سه روز بش آب میدادم. روز سوم وقتی از سر کار اومد گلدونو برداشت،یه سینی با چاقو برداشت شروع کرد به قاچ کردن گلدون... 11- یه بار معلممون یکی رو گرفت مث الاغ زد از کلاس انداخت بیرون بعدش پشیمون شد گفت آخه بچهها شما چرا منو اذیت میکنید که مجبور بشم بزنمتون؟ شما مث بچهی خودم میمونید؛ حالا برید اون دوستتون رو که زدمش صدا کنید بیاد تو... چرا آخه؟ ها؟ چرا آخه؟ یهو دوباره شروع کرد پسره رو زدن، پسره سری دوم از سری اول بیشتر کتک خورد... 12- زمونایی که بچه بودم وقتی اسفناج میخوردم حس میکردم زورم زیاد شده و میرفتم کوچه دعوا وقتی کتک میخوردم برمیگشتم به ملوان زبل فحش میدادم 13- یه نفر 12ساله تو فیس پست گذاشته 14- پسره پست گذاشته 15- بابای من واسه اینکه ثابت کنه هوا هنوز انقد گرم نشده! 16- آیا میدانید: 17- خانم در حال تماشای فیلم: 18- به طرف میگن نظرت راجبه لیوان یه بار مصرف چیه؟ 19- طرف میره خواستگاری 20- تقسیم بندی موجودات زنده تغییر کرد. 21- وقتی داری نیمرو درست میکنی و از بقیه
22- سوار تاکسی شده بودم راننده داشت ازتجربیاتش 23- سوال تاریخ 50 سال آینده 24- گاج منتشر کرد: . 25- ایرانیه به انگلیسیه میگه اسمت چیه؟ . 26- من تا الان فک میکردم، Gf مخفف گوجه فرنگیه... این دختر همسایمون هروقت نذری میاورد میگفت gf داری منم تو ظرفشون گوجه فرنگی میذاشتم... بس که من پاک و معصومم خدا حفظم کنه تازه فهمیدم که منظور همون دکمه اسانسور طبقه همکفه 27- پسر داییم با یه دختره دوست شده... چند هفتس رابطشون جدی شده دختره با تیغ رو دستش نوشته کیارش... . . . . حالا همه جمع شدیم چجوری به دختره بگیم اسمش آرشه 28- مورد داشت?م دختره امتحان رانندگ? داشته افسر 29- مراحل درس خوندن : . . . 1. خوابیدن روی جزوه و کتاب 2. گرفتن مشکلات و نواقص گل های فرش یا قالی 3. جمع کردن آشغال های ریز و درشت اطراف زمین 4. تمیز کردن گوشه های موبایل 5. گرفتن چندین عکس با گوشی از خود در حالت های مختلف ژست درس خوندن و آخر سرپاک کردن همشون 6. اس ام اس بازی با بچه های کلاس که هر کدوم چه قدر درس خوندن 7. خوندن یادگاری های جزوه که رفقا سرکلاس نوشتن 8. به فحش کشیدن استاد و فک و فامیل هاش 9. زیر سوال بردن نظام آموزشی کشور 10. و بعد خسته شدن و پاشدن جهت باز کردن در یخچال و... 30- موند به دلمون یه بار بریم سینما و فقط یه فیلم نیگا کنیم لامصب هر صندلیو نیگا میکنی یه فیلم جداگانست یکیم از یکی بی تربیت تر 31- کونی برایش نمانده بود... . . . . . . . . . . . . پسری که عاشق پرستار بخش تزریقات شده بود
32- بابابزرگم عاشق شعره اومد بمن گفت بیا مشاعره، گفتم باشه گفت: سفرکردم ولی بامرد ناشی منم هول شدم گفتم: خری گم کرده ام شاید تو باشی دندون مصنوعیاشو دکترا بزور از گردنم کشوندن بیرون 33- دختر همسایمون کلید نداشت پشت در مونده بود گفتم کارت ملی تو بده، بزارم درز در، زبونه میره عقب، در باز میشه . . . گفت واقعاااااً؟ وااااااااای چه جالب مرسی همرام نیست اما کد ملی مو حفظم ! . . دره خودش از خنده باز شد 34- یه چیزی میگم ولی ریا نشه! . . . . . . . . آخر شبا با پروفایل ناشناس میرم فقرا رو لایک میکنم! 35- تو اتوبوس دوتاخانم سریه صندلی خالی باهم جروبحث میکردن که راننده گفت خانم های محترم هرکدوم مسن تره بشینه و اینجوری شد که صندلی تا اخرمسیرخالی موند 36- اون تفریحایی که تو فرجه امتحانات به ذهنم میرسه عمرا اگه تابستونا به ذهنم برسه 37- الان رفتم تو کوچه سطل آشغالو خالی کنم چشمم خورد به یه صحنه ی دردناک بغضم گرفت . . . . . . . . . . . . . . . . . . . عصری که من خونه نبودم موز خوردن به من نگفتن 38- مکالمه ی دو مگس عاشق : مگس نر : خیلی دوست دارم از گوه بیشتر میخوامت ناموسا . . . . مگس ماده : مرسی عزیزم خیلی عنی 39- روانشناسه دیشب گفت جوری زندگی کنید که انگار روز آخر عمرتونه 40- روزی عده ای از شیخی پرسیدند؟ . ای شیخ تورا چه شد ه که سالهاست در این کنج عزلت گزیده ای؟ . . . . . . . . . . . . شیخ فرمودند : اینترنت فقط همین گوشه آنتن میده 41- همیشه واسم سوال بود چرا وقتی برای یکی فاتحه میخونن با انگشتشون میزنن رو سنگ قبرش؟! حالا متوجه شدم این کار، لایک کردن روح اون مرحومه! . . فعلا با همین اطلاعات برید جلو تا اکتشافات بعدی 42- مرد را ندا آمد اگر آرزوئی داری بکن که برآورده شود. عرض کرد اقیانوس آرام را آسفالت خواهم. ندا آمد سخت است آرزوی دیگری کن. گفت قدرتی خواهم که زنان را شناسم ، ندا آمد اقیانوس را 2 بانده میخواهی یا 4 بانده 43- سر کلاس بچها شلوغ میکردن استاده اومده میگه: اینجا طویلس ؟؟؟؟؟؟ . . . . . . . . یکی از ته کلاس داد زد نه استاد اشتباه اومدی
44- طرف زنگ زده به 2020 برای قطعی اینترنت. آقا ببخشین اینترنت ما قطع شده، تو سایت نمیره !! ... مامور پاسخگوئی : کدوم چراغتون روشنه؟ کدوم خاموش؟ طرف: چراغای حال و پذیرائی روشنه ! چراغای حموم و توالت خاموش! . . . . میگن یارو پشت تلفن خون ریزی داخلی کرده از بس خندیده رییس مخابراتم استعفا داده... 45- کلاس سوم که بودم یادمه زنگ فارسی معلم اومد سر کلاس و خیلی محترمانه با صدای بلند گفت: بچه ها کتابها را بگشایید ! ما هم همه باهم کتابا رو باز کردیم و یکصدا گفتیم : گشااااااااااااادیم !! و از همون موقع اینجوری موندیم. اصلا سیستم آموزشی مشکل داشته تقصیر ما نیست والا 46- روزی شخصی باعجله بر خانه حضرت وارد شد. چون سرعتش زیاد بود از در پشتی خارج شد. . . . . کتاب مضرات تند روی در اسلام 47- دانشجو :سلام استاد خوابین؟ استاد :شماره من از کجا اوردی؟ کدوم دانشجویی؟ دانشجو :استاد جواب سوالم ندادین خواب بودین؟! استاد :معلومه که خواب بودم ساعت 3نصفه شبه!!!! دانشجو :ولی من بیدارم واسه امتحان فردای شما گفتم درجریان باشید!! 48- غضنفرو به جرم ادعای کذب میگیرن؛ ازش میپرسند: چرا ادعای پیغمبری کردی؟؟؟ غضنفر میگه: بخدا من بی تقصیرم، برادر من اسمش قنبره، هفته پیش قنبر میره صحرا گم میشه،ننم هم منو میفرسته پی قنبر بعد هر کی از ننم سراغ منو میگرفت، ننم میگفت: پی قنبره! اونقدر به همه گفت من پی قنبرم،تا همه مردم باور کردند ؛ من پیغمبرم!!!!!!!!!!!!!!!!!! 49- روزی مردی نزد حکیمی رفت و گفت : ای حکیم ! چرا همسرم یک گل رز را که امروز زنده است و فردا میمیرد را اینقدر دوست دارد؟ اما من را که هر روز برایش می میرم و دوباره زنده میشوم را دوست ندارد؟ حکیم گفت : ای پدرسوخته،خیلی قشنگ بود برام تو وایبر بفرستش 50- پاسخ های جالب یک دانش اموز که باعث شد تا نمره صفر نگیرد ، ناپلئون در کدام جنگ مرد ؟ در اخرین جنگش ، . اعلامیه استقلال آمریکا در کجا امضا شد ؟ در پایین صفحه ، . علت اصلی طلاق چیست ؟ ازدواج ، . علت اصلی مردود شدن دانش آموزان چیست ؟ امتحان ، . چه چیزهایی را هرگز نمیتوان در صبحانه خورد ؟ نهار و شام ، . چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است ؟ نیمیه دیگر آن سیب ، . اگر یک سنگ قرمزی را در دریای آبی بیاندازیم چه خواهد شد ؟ خیس خواهد شد ، . یک فرد چگونه میتوان هشت روز نخوابد ؟ مشکلی نیست شبها می خوابد .
[ دوشنبه 94/4/1 ] [ 10:0 عصر ] [ Ehsan Hasani ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |